Bridgebridj
- عمومی
به معنی پل
سازه‌ای برای عبور از موانع.
- مثال
- They crossed the bridge to the city.
- ترجمه
- آن‌ها از پل به شهر رفتند.
کلمه Bridge و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Roofroof
- عمومی
به معنی سقف
پوشش بالای ساختمان.
- مثال
- The roof was covered with snow.
- ترجمه
- سقف با برف پوشیده شده بود.
Wordwurd
- عمومی
به معنی کلمه
واحدی از زبان برای بیان معنا.
- مثال
- She couldn’t find the right word.
- ترجمه
- او نتوانست کلمه مناسب را پیدا کند.
Mindmiynd
- عمومی
به معنی ذهن
مرکز تفکر و آگاهی.
- مثال
- He changed his mind about the trip.
- ترجمه
- او نظرش درباره سفر عوض کرد.
Varyvair·ee
- حقوقی
به معنی تنوع
وجود تغییرات یا اختلاف در شرایط، قیمت‌ها یا وضعیت‌ها.
- مثال
- Legal requirements may vary by jurisdiction.
- ترجمه
- ملزومات قانونی ممکن است بسته به حوزه قضائی متفاوت باشد.
Permeatepur·mee·ayt
- حقوقی
به معنی نفوذ
جذب شدن یا تأثیر گذاشتن در عمق چیزی.
- مثال
- The contract’s terms permeate all aspects of the partnership.
- ترجمه
- شرایط قرارداد در همه جنبه‌های همکاری نفوذ دارد.
Deathdeth
- عمومی
به معنی مرگ
پایان حیات یک موجود زنده.
- مثال
- Death is a part of life.
- ترجمه
- مرگ بخشی از زندگی است.