Airair
- عمومی
به معنی هوا
جو اطراف زمین که تنفس می‌کنیم.
- مثال
- The air is fresh in the mountains.
- ترجمه
- هوا در کوهستان تازه است.
کلمه Air و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Girlgurl
- عمومی
به معنی دختر
کودک یا جوان مونث.
- مثال
- The girl was reading a book.
- ترجمه
- دختر کتابی می‌خواند.
Nationalnash·nuhl
- حقوقی
به معنی ملی
مربوط به یک کشور خاص.
- مثال
- National laws protect the sovereignty of each country.
- ترجمه
- قوانین ملی از حاکمیت هر کشور محافظت می‌کنند.
Factoryfak·tuh·ree
- عمومی
به معنی کارخانه
محلی برای تولید کالاها.
- مثال
- The factory produces cars.
- ترجمه
- کارخانه خودرو تولید می‌کند.
Imposeim·poze
- حقوقی
به معنی تحمیل کردن
اعمال چیزی با زور یا اجبار.
- مثال
- The court may impose a fine for non-compliance.
- ترجمه
- دادگاه ممکن است جریمه‌ای برای عدم رعایت قوانین اعمال کند.
Joyjoy
- عمومی
به معنی شادی
احساس خوشحالی شدید.
- مثال
- Her face was full of joy.
- ترجمه
- صورتش پر از شادی بود.
Appleap·l
- عمومی
به معنی سیب
میوه‌ای گرد و شیرین یا ترش.
- مثال
- He ate a red apple.
- ترجمه
- او یک سیب قرمز خورد.