Joyjoy
- عمومی
به معنی شادی
احساس خوشحالی شدید.
- مثال
- Her face was full of joy.
- ترجمه
- صورتش پر از شادی بود.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Purportpur·port
- حقوقی
به معنی مفاد داشتن
عمل نشان دادن یا بیان یک هدف یا نیت.
- مثال
- The document may purport to represent the interests of all parties.
- ترجمه
- این سند ممکن است به نمایندگی از منافع تمام طرف‌ها ادعا کند.
Wordwurd
- عمومی
به معنی کلمه
واحدی از زبان برای بیان معنا.
- مثال
- She couldn’t find the right word.
- ترجمه
- او نتوانست کلمه مناسب را پیدا کند.
Hotelhoh·tel
- عمومی
به معنی هتل
محلی برای اقامت مسافران.
- مثال
- They stayed in a hotel by the sea.
- ترجمه
- آن‌ها در هتلی کنار دریا اقامت کردند.
Announceuh·nouns
- حقوقی
به معنی اعلام کردن
بیان عمومی اطلاعات یا تصمیمی جدید.
- مثال
- The government announced new laws to regulate the industry.
- ترجمه
- دولت قوانین جدیدی برای تنظیم صنعت اعلام کرد.
Alternativeawl·tuhr·nuh·tiv
- حقوقی
به معنی جایگزین
گزینه‌ای دیگر به‌جای چیزی.
- مثال
- Arbitration was chosen as an alternative to court litigation.
- ترجمه
- برای جایگزینی دادرسی، داوری انتخاب شد.
Windowwin·doh
- عمومی
به معنی پنجره
دهانه‌ای در دیوار برای نور یا تهویه.
- مثال
- She looked out the window at the rain.
- ترجمه
- او از پنجره به باران نگاه کرد.