Worldwurld
- عمومی
به معنی جهان
مجموعه زمین و موجودات آن.
- مثال
- The world is full of wonders.
- ترجمه
- جهان پر از شگفتی‌هاست.
کلمه World و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Coherencekoh·heer·uhns
- حقوقی
به معنی انسجام
هماهنگی یا ارتباط منطقی بین اجزا.
- مثال
- Coherence between policies ensures smoother implementation.
- ترجمه
- هماهنگی بین سیاست‌ها اجرای روان‌تری را تضمین می‌کند.
Specificspuh·sif·ik
- حقوقی
به معنی خاص
مشخص یا متمایز.
- مثال
- The contract includes a specific clause on dispute resolution.
- ترجمه
- قرارداد شامل یک بند خاص در مورد حل اختلاف است.
Additionuh·dish·uhn
- حقوقی
به معنی افزودن
افزودن چیزی به مجموعه‌ای از اشیاء یا اطلاعات.
- مثال
- In addition to damages, the plaintiff sought an injunction.
- ترجمه
- علاوه بر خسارات، خواهان درخواست صدور حکم موقت کرد.
Amendmentuh·men·dment
- حقوقی
به معنی اصلاحیه
تغییر یا الحاق به یک سند قانونی یا قانون.
- مثال
- The amendment clarified ambiguities in the original law.
- ترجمه
- اصلاحیه ابهامات در قانون اصلی را روشن کرد.
Bridgebridj
- عمومی
به معنی پل
سازه‌ای برای عبور از موانع.
- مثال
- They crossed the bridge to the city.
- ترجمه
- آن‌ها از پل به شهر رفتند.
Sophisticationsuh·fis·tuh·kay·shn
- حقوقی
به معنی پیچیدگی یا پیشرفت
توسعه یا پیچیدگی در تفکر، طراحی یا مهارت.
- مثال
- The sophistication of the legal argument impressed the jury.
- ترجمه
- پیچیدگی استدلال قانونی هیئت منصفه را تحت تأثیر قرار داد.