Specificspuh·sif·ik

حقوقی

به معنی خاص

مشخص یا متمایز.

مثال: The contract includes a specific clause on dispute resolution.
ترجمه: قرارداد شامل یک بند خاص در مورد حل اختلاف است.

کلمه Specific و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»

Templatetem·pleyt
- حقوقی
به معنی الگو
مدلی برای استفاده یا تکرار.
مثال
The agreement serves as a template for future contracts.
ترجمه
این توافق به عنوان الگویی برای قراردادهای آینده عمل می‌کند.
Hierarchyhahy·uh·rahr·kee
- حقوقی
به معنی سلسله مراتب
ساختار یا نظم سازمانی که در آن مقام‌ها و مسئولیت‌ها طبقه‌بندی می‌شوند.
مثال
The hierarchy of laws determines which statutes take precedence.
ترجمه
سلسله مراتب قوانین تعیین می‌کند که کدام قوانین برتر هستند.
Legislativelej·is·lay·tiv
- حقوقی
به معنی قوه مقننه
شاخه‌ای از دولت که قوانین را وضع می‌کند.
مثال
The legislative assembly passed a new healthcare bill.
ترجمه
مجمع قانون‌گذاری لایحه جدید بهداشت و درمان را تصویب کرد.
Lowloh
- عمومی
به معنی پایین
در ارتفاع کم.
مثال
The bridge is low over the river.
ترجمه
پل روی رودخانه پایین است.
Riverri·ver
- عمومی
به معنی رودخانه
جریان آب طبیعی که در زمین جاری است.
مثال
The river flows through the city.
ترجمه
رودخانه از میان شهر جاری است.
Good (n)guhd
- حقوقی
به معنی کالا (اسم)
محصول یا چیزی که خریدوفروش می‌شود.
مثال
The company ensures the quality of the good before shipment.
ترجمه
شرکت کیفیت کالا را قبل از حمل تضمین می‌کند.