Elevatorel·uh·vey·ter
- عمومی
به معنی آسانسور
دستگاهی برای جابهجایی بین طبقات.
- مثال
- They took the elevator to the top floor.
- ترجمه
- آنها با آسانسور به طبقه بالا رفتند.
کلمه Elevator و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی آسانسور
دستگاهی برای جابهجایی بین طبقات.
کلمه Elevator و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی اخطار
اخطاری که در آن احتیاط لازم توصیه میشود.
به معنی پرتقال
میوهای نارنجی و آبدار.
به معنی مشارکت مشترک
همکاری تجاری بین دو یا چند طرف برای هدف خاص.
به معنی شکایت
ادعای ناراحتی یا ضرر توسط یک طرف.
به معنی باقی ماندن
ادامه دادن یا ماندن در یک وضعیت.
به معنی صحبت کردن
ارتباط کلامی با دیگران.