Elevatorel·uh·vey·ter
- عمومی
به معنی آسانسور
دستگاهی برای جابهجایی بین طبقات.
- مثال
- They took the elevator to the top floor.
- ترجمه
- آنها با آسانسور به طبقه بالا رفتند.
به معنی آسانسور
دستگاهی برای جابهجایی بین طبقات.
به معنی تقاضا
درخواست رسمی یا شدید برای چیزی.
به معنی جرم
عملی که قوانین را نقض میکند.
به معنی باغ
محلی برای پرورش گیاهان یا گلها.
به معنی انکار کردن
رد کردن یا عدم پذیرش چیزی.
به معنی سال
دورهای حدود ۳۶۵ روز.
به معنی آهن
فلزی محکم برای ساخت اشیا.