Falsefawls
- عمومی
به معنی غلط
مخالف واقعیت.
- مثال
- The rumor was false.
- ترجمه
- شایعه غلط بود.
کلمه False و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Stringstring
- حقوقی
به معنی رشته
یک سری یا مجموعه‌ای از موارد به هم پیوسته.
- مثال
- The lawyer presented a string of compelling arguments in the case.
- ترجمه
- وکیل یک رشته از استدلال‌های قانع‌کننده را در این پرونده ارائه داد.
Significantsig·nif·i·knt
- حقوقی
به معنی قابل توجه
چیزی که اهمیت یا تأثیر زیادی دارد.
- مثال
- This clause is significant for the case’s outcome.
- ترجمه
- این بند برای نتیجه پرونده اهمیت زیادی دارد.
Securesi·kyoor
- حقوقی
به معنی امن کردن
ایمن کردن یا حفاظت از چیزی.
- مثال
- The company implemented measures to secure customer data.
- ترجمه
- شرکت اقداماتی برای ایمن‌سازی داده‌های مشتریان اجرا کرد.
Eyeeye
- عمومی
به معنی چشم
عضوی برای دیدن.
- مثال
- Her eyes sparkled with joy.
- ترجمه
- چشمانش از شادی درخشید.
Treetree
- عمومی
به معنی درخت
گیاهی با ساقه بلند و شاخه‌ها.
- مثال
- The tree bloomed with flowers.
- ترجمه
- درخت پر از گل شد.
Mountainmown·tin
- عمومی
به معنی کوه
برآمدگی بزرگ از سطح زمین.
- مثال
- They hiked up the mountain.
- ترجمه
- آن‌ها به کوه پیاده‌روی کردند.