Forkfork
- عمومی
به معنی چنگال
ابزاری برای خوردن غذا.
- مثال
- She used a fork to eat her salad.
- ترجمه
- او برای خوردن سالادش از چنگال استفاده کرد.
کلمه Fork و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی چنگال
ابزاری برای خوردن غذا.
کلمه Fork و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی سیب
میوهای گرد و شیرین یا ترش.
به معنی استخوان
بخشی سخت از بدن موجودات زنده.
به معنی مقدار
اندازه یا میزان چیزی.
به معنی امتیاز
مجوزی که به یک شخص برای استفاده از برند و سیستم یک شرکت داده میشود.
به معنی فرار کردن
رهایی از وضعیت یا مسئولیت خاص.
به معنی آشتی
تلاش برای حل اختلافات و برقراری صلح.