Pillowpil·oh
- عمومی
به معنی بالش
وسیلهای نرم برای استراحت سر.
- مثال
- The pillow was soft and comfortable.
- ترجمه
- بالش نرم و راحت بود.
به معنی بالش
وسیلهای نرم برای استراحت سر.
به معنی چراغ
منبع نور مصنوعی.
به معنی فساد
سوءاستفاده از قدرت برای منافع شخصی.
به معنی سگ
حیوان خانگی وفادار و دوستداشتنی.
به معنی محیط زیست
شرایط یا فضایی که زندگی در آن جریان دارد.
به معنی معین کردن
عمل تعیین یا مشخص کردن یک شخص یا چیز.
به معنی تعلیقی
حکمی که اجرای آن بهصورت موقت متوقف شده است.