Ringring
- عمومی
به معنی حلقه
شیء دایرهای برای انگشت یا تزئین.
- مثال
- She wore a gold ring.
- ترجمه
- او یک حلقه طلا پوشید.
کلمه Ring و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی حلقه
شیء دایرهای برای انگشت یا تزئین.
کلمه Ring و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی تعلیقی
حکمی که اجرای آن بهصورت موقت متوقف شده است.
به معنی ماه
جرم آسمانی که نور منعکس میکند.
به معنی ورشکستگی
وضعیتی که در آن بدهیهای یک فرد یا شرکت بیشتر از داراییهای آن است.
به معنی امانتدار
شخصی که وظیفهای قانونی برای حفاظت از منافع دیگری دارد.
به معنی اجباری
چیزی که الزامی یا ناگزیر است.
به معنی قراردادی
مربوط به توافقات قانونی.