Ringring
- عمومی
به معنی حلقه
شیء دایرهای برای انگشت یا تزئین.
- مثال
- She wore a gold ring.
- ترجمه
- او یک حلقه طلا پوشید.
کلمه Ring و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی حلقه
شیء دایرهای برای انگشت یا تزئین.
کلمه Ring و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی تسهیل کردن
آسانتر کردن یا سادهسازی یک فرایند.
به معنی تعلیقی
حکمی که اجرای آن بهصورت موقت متوقف شده است.
به معنی پذیرفتن
پذیرش رسمی یک قانون، ایده یا روش.
به معنی فلسفه حقوق
علم یا نظریه قانون.
به معنی ضد انحصار
قوانینی که به محدود کردن انحصارهای تجاری میپردازند.
به معنی عالی بودن
برتری یا قدرت بالاتر نسبت به دیگران.