Moonmoon
- عمومی
به معنی ماه
جرم آسمانی که نور منعکس میکند.
- مثال
- The moon shone brightly at night.
- ترجمه
- ماه در شب بهروشنی میدرخشید.
به معنی ماه
جرم آسمانی که نور منعکس میکند.
به معنی کوه
برآمدگی بزرگ از سطح زمین.
به معنی هفته
دورهای هفتروزه در تقویم.
به معنی رودخانه
جریان آب طبیعی که در زمین جاری است.
به معنی انحراف
جدا شدن از مسیر اصلی یا اختلاف مسیر.
به معنی ملی
مربوط به یک کشور خاص.
به معنی رویکرد
روش یا نگرش به یک مسئله.