Moonmoon
- عمومی
به معنی ماه
جرم آسمانی که نور منعکس میکند.
- مثال
- The moon shone brightly at night.
- ترجمه
- ماه در شب بهروشنی میدرخشید.
کلمه Moon و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ماه
جرم آسمانی که نور منعکس میکند.
کلمه Moon و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی پیچیدگی یا پیشرفت
توسعه یا پیچیدگی در تفکر، طراحی یا مهارت.
به معنی مرتبط
مرتبط با موضوع یا شرایط خاص.
به معنی در حال انجام
چیزی که هنوز ادامه دارد.
به معنی گفتگو
گفتگو یا تبادل نظر بین دو یا چند طرف.
به معنی تأمین مالی
منابع مالی فراهمشده برای پروژه یا هدف خاص.
به معنی قطار
وسیله نقلیه روی ریل برای حمل مسافر یا بار.