Principalprin·suh·pl
- حقوقی
به معنی اصلی
چیزی که اصلی یا مهمتر است.
- مثال
- The principal issue was resolved in the court.
- ترجمه
- مسئله اصلی در دادگاه حل شد.
به معنی اصلی
به معنی قراردادی
به معنی آزاد کردن
به معنی تعلیقی
به معنی بالقوه
به معنی دستور قضایی
به معنی نگهبانی