Plantplant
- عمومی
به معنی گیاه
موجود زندهای که از خاک تغذیه میکند.
- مثال
- She watered the plants in the garden.
- ترجمه
- او گیاهان باغ را آبیاری کرد.
کلمه Plant و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی گیاه
موجود زندهای که از خاک تغذیه میکند.
کلمه Plant و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی تعیین کردن
مشخص کردن یا تصمیمگیری در مورد یک موضوع.
به معنی راهاندازی
ایجاد یا شروع چیزی جدید.
به معنی اختصاص دادن
تقسیم منابع یا زمان برای هدفی خاص.
به معنی استخدام کردن
عمل استخدام یک فرد برای انجام کار خاص.
به معنی قانونگذاری
فرایند ایجاد و تصویب قوانین.
به معنی باغ
محلی برای پرورش گیاهان یا گلها.