Branchbran(t)ch
- حقوقی
به معنی شاخة
بخش یا قسمت یک سازمان یا سیستم.
- مثال
- The legal branch is responsible for interpreting statutes.
- ترجمه
- شاخه حقوقی مسئول تفسیر مقررات است.
کلمه Branch و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی شاخة
بخش یا قسمت یک سازمان یا سیستم.
کلمه Branch و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی حمل و نقل
فرایند جابهجایی کالاها یا افراد.
به معنی دامنه
محدوده یا میزان یک چیز.
به معنی شغل
فعالیتی که برای درآمد انجام میشود.
به معنی انجام دادن تعهد
برآوردن یا انجام تعهدات یا مسئولیتها.
به معنی ضرورت
چیزی که لازم و ضروری است.
به معنی تبعیت
رعایت قوانین، مقررات یا تعهدات قراردادی.