Orallyaw·ruh·lee
- حقوقی
به معنی شفاهی
اظهارات یا شهادت به صورت کلامی.
- مثال
- The lawyer presented his arguments orally during the trial.
- ترجمه
- وکیل استدلالهای خود را بهصورت شفاهی در جریان محاکمه ارائه داد.
به معنی شفاهی
اظهارات یا شهادت به صورت کلامی.
به معنی تولید کردن
ایجاد یا تولید چیزی جدید.
به معنی استخر
محلی برای شنا یا ذخیره آب.
به معنی استثنا
مواردی که از تعهدات یا پوشش قراردادی مستثنی شدهاند.
به معنی جدایی قوا
تفکیک وظایف میان سه قوه اصلی دولت: مقننه، مجریه و قضاییه.
به معنی قانونگذاری
فرایند ایجاد و تصویب قوانین.
به معنی قبول کردن
پذیرش یا تأیید چیزی.