Pass uppas uhp
- حقوقی
به معنی رد کردن
فرصت یا پیشنهادی را نپذیرفتن.
- مثال
- Do not pass up the opportunity to negotiate a better deal.
- ترجمه
- این فرصت را برای مذاکره بر سر یک معامله بهتر از دست ندهید.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Shoeshoo
- عمومی
به معنی کفش
پوششی برای پا جهت محافظت.
- مثال
- He bought new shoes for running.
- ترجمه
- او کفش‌های جدیدی برای دویدن خرید.
Deal withdeel with
- حقوقی
به معنی برخورد کردن با
رسیدگی یا مدیریت یک موضوع یا مشکل.
- مثال
- The mediator was brought in to deal with the dispute.
- ترجمه
- میانجی برای حل اختلاف آورده شد.
Playplay
- عمومی
به معنی بازی
فعالیتی برای سرگرمی یا لذت.
- مثال
- The children play in the park.
- ترجمه
- کودکان در پارک بازی می‌کنند.
Preservepri·zurv
- حقوقی
به معنی حفظ کردن
عمل نگهداری و حفظ چیزی برای استفاده در آینده.
- مثال
- It is important to preserve evidence for future reference.
- ترجمه
- حفظ شواهد برای ارجاع در آینده مهم است.
Equivalenti·kwiv·uh·luhnt
- حقوقی
به معنی معادل
چیزی که برابر یا هم‌ارزش با چیز دیگری است.
- مثال
- The equivalent clause in this agreement is less restrictive.
- ترجمه
- بند معادل در این قرارداد کمتر محدودکننده است.
Draftingdraf·ting
- حقوقی
به معنی پیش‌نویس
تهیه یا نوشتن نسخه اولیه از یک سند.
- مثال
- Drafting the agreement required legal expertise.
- ترجمه
- تدوین قرارداد نیاز به تخصص حقوقی داشت.