Demanddih·mand
- حقوقی
به معنی تقاضا
درخواست رسمی یا شدید برای چیزی.
- مثال
- The plaintiff made a demand for compensation following the accident.
- ترجمه
- شاکی تقاضای جبران خسارت پس از تصادف را مطرح کرد.
به معنی تقاضا
درخواست رسمی یا شدید برای چیزی.
به معنی خوش شانس
در شرایط خوشایند و مساعد قرار گرفتن.
به معنی کفش
پوششی برای پا جهت محافظت.
به معنی دستکش
پوششی برای محافظت از دست.
به معنی طبق توافق با
انجام یا پیروی از چیزی بر اساس قوانین یا توافق.
به معنی قبول کردن
پذیرش یا تأیید چیزی.
به معنی عمدتاً
بیشتر یا در درجه اول.