Citysi·tee
- عمومی
به معنی شهر
منطقهای با جمعیت زیاد و زیرساخت.
- مثال
- The city is full of lights at night.
- ترجمه
- شهر در شب پر از نور است.
کلمه City و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی شهر
منطقهای با جمعیت زیاد و زیرساخت.
کلمه City و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی شکایت کردن
بیان نارضایتی یا اعتراض به یک وضعیت.
به معنی آهن
فلزی محکم برای ساخت اشیا.
به معنی بیطرف
بدون تعصب یا جانبداری.
به معنی دامنه
محدوده یا گستره اختیارات یا فعالیت.
به معنی مهری
مهر یا علامتی برای تأیید رسمی چیزی.
به معنی همخوانی یا تطابق
هماهنگی یا توافق بین عناصر مختلف.