Jarjaar
- عمومی
به معنی کوزه
ظرفی برای نگهداری مواد.
- مثال
- She kept cookies in a jar.
- ترجمه
- او کلوچهها را در کوزه نگه داشت.
به معنی کوزه
ظرفی برای نگهداری مواد.
به معنی در نظر گرفتن
تفکر یا بررسی دقیق درباره چیزی.
به معنی خارج کردن
رهایی از تعهد یا مسئولیت.
به معنی دانستن
آگاهی یا شناخت از چیزی.
به معنی خواهان
شخصی که دعوا را در دادگاه مطرح میکند.
به معنی تکمیل
چیزی که دیگری را کامل یا بهبود میبخشد.
به معنی قابل توجه
چیزی که اهمیت یا تأثیر زیادی دارد.