Beachbeech
- عمومی
به معنی ساحل
منطقه شنی کنار دریا یا دریاچه.
- مثال
- They played on the beach all day.
- ترجمه
- آنها تمام روز در ساحل بازی کردند.
کلمه Beach و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ساحل
منطقه شنی کنار دریا یا دریاچه.
کلمه Beach و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی اجازه
اجازه برای انجام یک عمل خاص.
به معنی نوظهور
عمل یا وضعیتی که به سرعت در حال رشد یا توسعه است.
به معنی قانون
مجموعهای مدون از قوانین یا اصول.
به معنی سابقه قضایی
حکمی که در پروندههای مشابه بعدی راهنما است.
به معنی تعهد کردن
قبول کردن انجام یک مسئولیت یا وظیفه.
به معنی صریح
بیان مستقیم و شفاف چیزی.