Interchangein·tr·chang·j
- حقوقی
به معنی تبادل
تعویض یا جابهجایی چیزها.
- مثال
- The law promotes the interchange of goods and services between countries.
- ترجمه
- قانون تبادل کالاها و خدمات بین کشورها را ارتقا میدهد.
به معنی تبادل
تعویض یا جابهجایی چیزها.
به معنی لیوان
ظرفی شفاف برای نوشیدن.
به معنی اظهار
بیان رسمی یا ارائه اطلاعات به صورت کتبی یا شفاهی.
به معنی بهطور مکرر
به معنای اینکه چیزی به طور مکرر و مداوم اتفاق میافتد.
به معنی حق توقیف
حقی که به طلبکار برای نگهداری یا فروش دارایی بدهکار داده میشود.
به معنی قاشق
ابزاری برای خوردن مایعات یا غذای نرم.
به معنی کمیاب
چیزی که به سختی یافت میشود.