Waywey
- عمومی
به معنی راه
مسیر یا روش انجام چیزی.
- مثال
- She found a new way to solve the problem.
- ترجمه
- او راه جدیدی برای حل مشکل پیدا کرد.
کلمه Way و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی راه
مسیر یا روش انجام چیزی.
کلمه Way و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی نقض تعهد
عمل یا ترک عملی که خلاف یک تعهد قراردادی یا قانونی است.
به معنی هفته
دورهای هفتروزه در تقویم.
به معنی روستا
منطقهای کوچکتر از شهر با جمعیت کمتر.
به معنی امانت
قراردادی که طی آن یک کالا برای نگهداری به دیگری سپرده میشود.
به معنی مسئولیت مدنی
عملی که باعث خسارت به دیگری شود و مسئولیت مدنی ایجاد کند.
به معنی پادشاه
حاکم یک کشور یا قلمرو.