Hotelhoh·tel
- عمومی
به معنی هتل
محلی برای اقامت مسافران.
- مثال
- They stayed in a hotel by the sea.
- ترجمه
- آنها در هتلی کنار دریا اقامت کردند.
کلمه Hotel و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی هتل
محلی برای اقامت مسافران.
کلمه Hotel و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی گل
بخشی از گیاه با رنگ و عطر.
به معنی امتیاز
مجوزی که به یک شخص برای استفاده از برند و سیستم یک شرکت داده میشود.
به معنی آسانسور
دستگاهی برای جابهجایی بین طبقات.
به معنی هدیه
چیزی که به دیگری اهدا میشود.
به معنی زمین
سیارهای که محل زندگی انسانهاست.
به معنی توجیه کردن
ارائه دلیل برای منطقی جلوه دادن عمل یا تصمیمی.