Eggeg

  • عمومی

به معنی تخم‌مرغ

محصولی خوراکی از پرندگان.

مثال
He fried an egg for breakfast.
ترجمه
او برای صبحانه تخم‌مرغ سرخ کرد.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»