Weekweek
- عمومی
به معنی هفته
دورهای هفتروزه در تقویم.
- مثال
- They planned a trip for next week.
- ترجمه
- آنها برای هفته آینده سفری برنامهریزی کردند.
کلمه Week و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی هفته
دورهای هفتروزه در تقویم.
کلمه Week و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی مالکیت آزاد
مالکیت کامل بدون محدودیت زمانی.
به معنی وابسته بودن به
اتکا یا اعتماد به چیزی.
به معنی صریحاً
به وضوح و به طور خاص بیان شده است.
به معنی گرم
دارای دمای بالا.
به معنی قوه مجریه
شاخهای از دولت که قوانین را اجرا میکند.
به معنی قرارداد الزامآور
توافقی بین دو یا چند طرف که الزامآور است.