Dischargedis·chahrj

  • حقوقی

به معنی خارج کردن

رهایی از تعهد یا مسئولیت.

مثال
The court may discharge the defendant if the charges are dropped.
ترجمه
دادگاه ممکن است متهم را در صورت رد اتهامات آزاد کند.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»