Laglag
- حقوقی
به معنی تاخیر
به تعویق افتادن یا کندی در انجام چیزی.
- مثال
- The case has started to lag behind the court’s schedule.
- ترجمه
- پرونده ممکن است در زمانبندی دادگاه به تأخیر بیفتد.
به معنی تاخیر
به تعویق افتادن یا کندی در انجام چیزی.
به معنی شهادت دروغ
ارائه اطلاعات نادرست تحت سوگند.
به معنی انعطافپذیر
قابلیت تغییر یا تنظیم بر اساس شرایط.
به معنی حضور
شرکت کردن در یک جلسه یا رویداد.
به معنی ذخیرهسازی
فرایند یا محلی برای نگهداری چیزها.
به معنی قوانین
قواعد یا دستورالعملهای رسمی.
به معنی خانواده
گروهی از افراد با پیوند خونی یا عاطفی.