Paintpaynt
- عمومی
به معنی رنگ
مادهای برای رنگآمیزی سطوح.
- مثال
- She painted the wall red.
- ترجمه
- او دیوار را قرمز رنگ کرد.
کلمه Paint و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی رنگ
مادهای برای رنگآمیزی سطوح.
کلمه Paint و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی شغل
فعالیتی که برای درآمد انجام میشود.
به معنی ملی
مربوط به یک کشور خاص.
به معنی مهمانی
جمع شدن افراد برای جشن یا سرگرمی.
به معنی زمین
سیارهای که محل زندگی انسانهاست.
به معنی انحراف
جدا شدن از مسیر اصلی یا اختلاف مسیر.
به معنی قرار دادن
وارد کردن یا اضافه کردن چیزی به یک محل یا سند.