Custodykuhs·tuh·dee
- حقوقی
به معنی بازداشت
نگهداری فرد تحت نظر مقامات.
- مثال
- The suspect was placed in custody after the hearing.
- ترجمه
- متهم پس از جلسه دادگاه در بازداشت قرار گرفت.
به معنی بازداشت
نگهداری فرد تحت نظر مقامات.
به معنی شب
زمان تاریکی بین غروب و طلوع.
به معنی خانه
محلی برای سکونت یا زندگی افراد.
به معنی توجیه
دلیلی برای توضیح یا دفاع از یک عمل یا تصمیم.
به معنی شک
عدم اطمینان یا باور به یک چیز.
به معنی محیط زیست
شرایط یا فضایی که زندگی در آن جریان دارد.
به معنی مو
رشتههای نازک روی سر یا بدن.