Clockklok
- عمومی
به معنی ساعت
وسیلهای برای نشان دادن زمان.
- مثال
- The clock ticked loudly.
- ترجمه
- ساعت بلند تیکتاک میکرد.
کلمه Clock و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ساعت
وسیلهای برای نشان دادن زمان.
کلمه Clock و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی قانونگذاری
فرایند ایجاد و تصویب قوانین.
به معنی دروازه
ورودی بزرگ یا حصار.
به معنی اختیار قانونی
آزادی در انتخاب یا تصمیمگیری.
به معنی غلط
مخالف واقعیت.
به معنی بیفایده
عملی که فاقد نتیجه مثبت باشد یا هیچ سودی نداشته باشد.
به معنی سوراخ
فضایی خالی در یک سطح.