Holehohl
- عمومی
به معنی سوراخ
فضایی خالی در یک سطح.
- مثال
- The dog dug a hole in the yard.
- ترجمه
- سگ در حیاط سوراخی کنده بود.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Discoursedis·kawrs
- حقوقی
به معنی گفتگو
گفتگو یا تبادل نظر بین دو یا چند طرف.
- مثال
- The discourse surrounding legal reform is ongoing.
- ترجمه
- گفتمان مربوط به اصلاحات قانونی در حال ادامه است.
Quantum meruitkwon·tum mer·wit
- حقوقی
به معنی مقدار عادلانه
مقدار منطقی یا عادلانه خدمات انجام شده.
- مثال
- The principle of quantum meruit allows recovery for work performed.
- ترجمه
- اصل ارزش کار (quantum meruit) به فرد حق می‌دهد تا برای کار انجام‌شده هزینه بگیرد.
Obstacleob·sta·kl
- حقوقی
به معنی مانع
چیزی که مانع پیشرفت یا موفقیت می‌شود.
- مثال
- The obstacle to progress was the lack of proper legal documentation.
- ترجمه
- مانع پیشرفت، عدم وجود مستندات قانونی مناسب بود.
Singsing
- عمومی
به معنی آواز خواندن
تولید صدا با استفاده از حنجره.
- مثال
- She loves to sing traditional songs.
- ترجمه
- او عاشق خواندن آهنگ‌های سنتی است.
Acquire foruh·kwahyuhr fawr
- حقوقی
به معنی اکتساب برای
به دست آوردن چیزی برای یک هدف خاص.
- مثال
- To acquire for the project, we need to follow the legal procedures.
- ترجمه
- برای به دست آوردن پروژه، باید مراحل قانونی را دنبال کنید.
Foodfood
- عمومی
به معنی غذا
مواد خوراکی برای تغذیه.
- مثال
- They shared their food with friends.
- ترجمه
- آن‌ها غذایشان را با دوستان تقسیم کردند.