Castkast
- حقوقی
به معنی شکل
ایجاد یا طراحی چیزی برای یک هدف خاص.
- مثال
- The evidence cast doubt on the defendant’s alibi.
- ترجمه
- شواهد در مورد ادعای متهم تردید ایجاد کرد.
کلمه Cast و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی شکل
ایجاد یا طراحی چیزی برای یک هدف خاص.
کلمه Cast و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی برف
بلورهای یخ که از آسمان میبارند.
به معنی تنوع
وجود تغییرات یا اختلاف در شرایط، قیمتها یا وضعیتها.
به معنی اتوبوس
وسیله نقلیه عمومی برای حمل مسافران.
به معنی دوست
فردی که با او رابطه صمیمی دارید.
به معنی اجرا
بهکارگیری یا انجام چیزی.
به معنی ساعت
واحدی برای اندازهگیری زمان.