Castkast
- حقوقی
به معنی شکل
ایجاد یا طراحی چیزی برای یک هدف خاص.
- مثال
- The evidence cast doubt on the defendant’s alibi.
- ترجمه
- شواهد در مورد ادعای متهم تردید ایجاد کرد.
کلمه Cast و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی شکل
ایجاد یا طراحی چیزی برای یک هدف خاص.
کلمه Cast و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی تعیین کردن
مشخص کردن قوانین یا شرایط.
به معنی چارچوب
ساختار یا قالبی برای طرح یا برنامه.
به معنی برادر
مردی که همخون یا نزدیک به شماست.
به معنی گرم
دارای دمای بالا.
به معنی ارتباطات
انتقال اطلاعات بین افراد یا گروهها.
به معنی روشن کردن
آگاه کردن یا توضیح چیزی برای دیگران.