Armaarm
- عمومی
به معنی بازو
بخشی از بدن بین شانه و دست.
- مثال
- Her arm was sore after lifting weights.
- ترجمه
- بازویش پس از بلند کردن وزنهها درد میکرد.
کلمه Arm و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بازو
بخشی از بدن بین شانه و دست.
کلمه Arm و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی پیشبینی
پیشبینی وقوع یک رویداد.
به معنی قایق
وسیلهای برای حرکت روی آب.
به معنی فکر کردن
استفاده از ذهن برای تحلیل یا تصمیمگیری.
به معنی محدودکننده
چیزی که آزادی را محدود میکند.
به معنی مهری
مهر یا علامتی برای تأیید رسمی چیزی.
به معنی گسترش
بزرگتر کردن یا افزایش دامنه.