Familyfam·i·lee
- عمومی
به معنی خانواده
گروهی از افراد با پیوند خونی یا عاطفی.
- مثال
- Family is important to her.
- ترجمه
- خانواده برای او مهم است.
به معنی خانواده
گروهی از افراد با پیوند خونی یا عاطفی.
به معنی گسترش
بزرگتر کردن یا افزایش دامنه.
به معنی حق آزادی از بازداشت غیرقانونی
حکم دادگاه برای ارائه فرد بازداشتی در دادگاه.
به معنی اختصاص دادن
تقسیم منابع یا زمان برای هدفی خاص.
به معنی گفتگو
گفتگو یا تبادل نظر بین دو یا چند طرف.
به معنی اختلاف
مباحثه یا مشاجره در مورد یک موضوع.
به معنی رأی
بیان رسمی حمایت یا مخالفت با موضوعی خاص.