Crykry
- عمومی
به معنی گریه کردن
بیان غم یا درد با اشک.
- مثال
- She cried after watching a sad movie.
- ترجمه
- او پس از تماشای یک فیلم غمانگیز گریه کرد.
کلمه Cry و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی گریه کردن
بیان غم یا درد با اشک.
کلمه Cry و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی مسئولیتپذیری
پاسخگویی نسبت به اعمال یا تصمیمات.
به معنی انتقال
واگذاری حق یا مسئولیت به دیگری.
به معنی کف
سطح داخلی یک اتاق یا ساختمان.
به معنی عشق
احساس عمیق محبت یا وابستگی.
به معنی احضاریه
دستور قضایی برای حضور در دادگاه یا ارائه اسناد.
به معنی اختیار
حق یا امتیاز ویژه برای کسی.