Crykry
- عمومی
به معنی گریه کردن
بیان غم یا درد با اشک.
- مثال
- She cried after watching a sad movie.
- ترجمه
- او پس از تماشای یک فیلم غمانگیز گریه کرد.
کلمه Cry و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی گریه کردن
بیان غم یا درد با اشک.
کلمه Cry و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی چوب
ماده سخت از ساقه درختان.
به معنی سریع
با سرعت زیاد.
به معنی دوچرخه
وسیله نقلیه دوچرخ با پدال.
به معنی تعلیقی
حکمی که اجرای آن بهصورت موقت متوقف شده است.
به معنی اجازه
اجازه برای انجام یک عمل خاص.
به معنی بیطرفی
حالت یا موقعیت بیطرف بودن.