Slowsloh

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»

• Concretekon·krit

  • حقوقی

  به معنی ملموس

  چیزی که دارای شکل یا فرم فیزیکی و واقعی است.

  مثال

  We require concrete evidence to support our claims.

  ترجمه

  ما به شواهد عینی برای حمایت از ادعاهایمان نیاز داریم.

• Immediateih·mee·dee·uht

  • حقوقی

  به معنی فوری

  بدون تأخیر یا در اسرع وقت.

  مثال

  The lawyer called for immediate action to protect the victim.

  ترجمه

  وکیل خواستار اقدام فوری برای حفاظت از قربانی شد.

• Agencyey·juhn·see

  • حقوقی

  به معنی سازمان

  نهادی که وظایف خاصی را انجام می‌دهد.

  مثال

  The agency is responsible for overseeing compliance.

  ترجمه

  این نهاد مسئول نظارت بر رعایت قوانین است.

• Regulationreg·yuh·lay·shn

  • حقوقی

  به معنی قوانین

  قواعد یا دستورالعمل‌های رسمی.

  مثال

  The regulation requires companies to disclose their financial records.

  ترجمه

  مقررات از شرکت‌ها می‌خواهد که سوابق مالی خود را افشا کنند.

• Ongoingon·goh·ing

  • حقوقی

  به معنی در حال انجام

  چیزی که هنوز ادامه دارد.

  مثال

  The ongoing investigation revealed more evidence than expected.

  ترجمه

  تحقیقات در حال انجام شواهد بیشتری از آنچه انتظار می‌رفت فاش کرد.

• Designatedih·zig·neyt

  • حقوقی

  به معنی معین کردن

  عمل تعیین یا مشخص کردن یک شخص یا چیز.

  مثال

  We need to designate a representative to speak on our behalf.

  ترجمه

  ما باید یک نماینده برای سخنرانی به نمایندگی از خود تعیین کنیم.