Morningmor·ning
- عمومی
به معنی صبح
بخش اولیه روز پس از طلوع آفتاب.
- مثال
- She drinks coffee every morning.
- ترجمه
- او هر صبح قهوه مینوشد.
به معنی صبح
بخش اولیه روز پس از طلوع آفتاب.
به معنی پرتقال
میوهای نارنجی و آبدار.
به معنی ضربه
عمل وارد کردن ضربه یا اقدام ناگهانی.
به معنی فنجان
ظرفی کوچک برای نوشیدن مایعات.
به معنی تبادل
تعویض یا جابهجایی چیزها.
به معنی خندیدن
بیان شادی با صدا.
به معنی تهدید
اظهار یا اقدامی که قصد آسیب یا خطر را نشان میدهد.