Seasonsee·zn
- عمومی
به معنی فصل
بخشی از سال مانند بهار یا زمستان.
- مثال
- Spring is my favorite season.
- ترجمه
- بهار فصل مورد علاقه من است.
کلمه Season و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی فصل
بخشی از سال مانند بهار یا زمستان.
کلمه Season و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی کفش
پوششی برای پا جهت محافظت.
به معنی عنصر
جزئی از یک کل.
به معنی جهان
مجموعه زمین و موجودات آن.
به معنی تعهد
وظیفهای که باید انجام شود.
به معنی تأمین مالی
منابع مالی فراهمشده برای پروژه یا هدف خاص.
به معنی گربه
حیوان خانگی کوچک و نرم.