Scarceskairs
- حقوقی
به معنی کمیاب
چیزی که به سختی یافت می‌شود.
- مثال
- Access to justice is scarce in some rural areas.
- ترجمه
- دسترسی به عدالت در برخی مناطق روستایی کم است.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Manman
- عمومی
به معنی مرد
انسان بالغ مذکر.
- مثال
- The man helped carry the bags.
- ترجمه
- مرد به حمل کیسه‌ها کمک کرد.
Equityek·wuh·tee
- حقوقی
به معنی انصاف
اصول عدالت که فراتر از قوانین خشک است.
- مثال
- The court’s decision aimed to promote equity between the parties.
- ترجمه
- تصمیم دادگاه برای ترویج عدالت بین طرفین بود.
Torttort
- حقوقی
به معنی مسئولیت مدنی
عملی که باعث خسارت به دیگری شود و مسئولیت مدنی ایجاد کند.
- مثال
- The case involves a tort claim for personal injury.
- ترجمه
- پرونده شامل شکایتی از نوع خسارت شخصی است.
Detaindee·teyn
- حقوقی
به معنی بازداشت
نگه داشتن فرد به‌طور موقت.
- مثال
- The suspect was detained for questioning.
- ترجمه
- مظنون برای بازجویی بازداشت شد.
Streetstreet
- عمومی
به معنی خیابان
مسیر عمومی در شهر برای تردد.
- مثال
- They walked down the street.
- ترجمه
- آن‌ها در خیابان قدم زدند.
Determinedih·tur·min
- حقوقی
به معنی تعیین کردن
مشخص کردن یا تصمیم‌گیری در مورد یک موضوع.
- مثال
- The court will determine the outcome of the hearing.
- ترجمه
- دادگاه نتیجه جلسه را تعیین خواهد کرد.