Rockrok
- عمومی
به معنی سنگ
ماده سخت طبیعی از زمین.
- مثال
- He collected rocks from the beach.
- ترجمه
- او از ساحل سنگ جمع کرد.
به معنی سنگ
ماده سخت طبیعی از زمین.
به معنی ردیابی
عمل ردیابی یا پیگیری یک رویداد، عمل یا اثر قانونی.
به معنی تشکیل دادن
ایجاد یا به وجود آوردن چیزی.
به معنی کت
لباس بیرونی برای گرما.
به معنی ساختن
ایجاد یا تولید چیزی.
به معنی ادغام
ترکیب دو یا چند شرکت در یک شرکت واحد.
به معنی وابسته بودن به
اتکا یا اعتماد به چیزی.