Remedyrem·uh·dee
- حقوقی
به معنی جبران
وسیلهای برای اصلاح یا جبران یک تخلف قانونی.
- مثال
- The court provided a remedy to compensate the injured party.
- ترجمه
- دادگاه برای جبران خسارت به طرف آسیبدیده یک راه حل ارائه کرد.
به معنی جبران
وسیلهای برای اصلاح یا جبران یک تخلف قانونی.
به معنی سنتی
وابسته به رسوم یا عادات کهن.
به معنی بیطرف
بدون تعصب یا جانبداری.
به معنی شخص
فرد انسانی.
به معنی تلفن
دستگاهی برای ارتباط صوتی.
به معنی خارج از اختیارات
عملی که فراتر از اختیارات قانونی یک نهاد یا مقام باشد.
به معنی حکم
دستور قانونی صادرشده توسط دادگاه.