Bankruptcybank·rup·see
- حقوقی
به معنی ورشکستگی
وضعیتی که در آن یک فرد یا شرکت قادر به پرداخت بدهیها نیست.
- مثال
- The company filed for bankruptcy after accumulating significant debt.
- ترجمه
- شرکت پس از انباشتن بدهیهای قابل توجه اعلام ورشکستگی کرد.
کلمه Bankruptcy و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.