Policypaw·luh·see

  • حقوقی

به معنی سیاست

قوانین یا اصول کلی برای راهنمایی تصمیمات و اقدامات.

مثال
The new policy aims to reduce tax evasion.
ترجمه
سیاست جدید هدف کاهش فرار مالیاتی را دنبال می‌کند.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»