Picturepik·cher
- عمومی
به معنی تصویر
نمایش بصری مانند نقاشی یا عکس.
- مثال
- He took a picture of the sunset.
- ترجمه
- او از غروب عکس گرفت.
کلمه Picture و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی تصویر
نمایش بصری مانند نقاشی یا عکس.
کلمه Picture و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی چراغ
منبع نور مصنوعی.
به معنی قسم خورده
تعهد رسمی برای انجام یا رعایت چیزی.
به معنی از نظر واقعیت
بر اساس حقایق و اطلاعات واقعی.
به معنی غرامت
تعهد به جبران خسارتهای وارده به طرف دیگر.
به معنی خوب (صفت)
چیزی که مطلوب یا سودمند است.
به معنی وظیفه امانتداری
وظیفه قانونی یا اخلاقی برای حفاظت از منافع دیگری.