Paperpey·per
- عمومی
به معنی کاغذ
مادهای نازک برای نوشتن.
- مثال
- He drew a picture on paper.
- ترجمه
- او روی کاغذ تصویری کشید.
به معنی کاغذ
مادهای نازک برای نوشتن.
به معنی زیر فروش
فروختن کالا به دیگران پس از خرید آن.
به معنی اسباببازی
شیء برای بازی کودکان.
به معنی اشاره کردن
ارجاع دادن یا ذکر چیزی.
به معنی سپرده
حساب یا قراردادی که در آن وجه یا اسناد نگهداری میشود تا شرایطی محقق شوند.
به معنی کمیسیون
نهادی که وظایف خاصی را برای تصمیمگیری یا تحقیق برعهده دارد.
به معنی نان
غذایی از آرد که پخته میشود.