Paperpey·per
- عمومی
به معنی کاغذ
مادهای نازک برای نوشتن.
- مثال
- He drew a picture on paper.
- ترجمه
- او روی کاغذ تصویری کشید.
کلمه Paper و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی کاغذ
مادهای نازک برای نوشتن.
کلمه Paper و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی نماینده
کسی که از طرف گروهی عمل میکند.
به معنی نوشتن
ثبت کلمات یا افکار روی کاغذ.
به معنی بهویژه
بهصورت برجسته یا خاص.
به معنی اجرا
عملی که برای اجباری کردن تبعیت از قانون یا حکم صورت میگیرد.
به معنی سیل
هجوم یا مقدار زیاد چیزی در مدت کوتاه.
به معنی پاسخ
عکسالعمل یا جواب به چیزی.