Obstacleob·sta·kl

  • حقوقی

به معنی مانع

چیزی که مانع پیشرفت یا موفقیت می‌شود.

مثال
The obstacle to progress was the lack of proper legal documentation.
ترجمه
مانع پیشرفت، عدم وجود مستندات قانونی مناسب بود.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»