Dancedans
- عمومی
به معنی رقصیدن
حرکت بدن به صورت ریتمیک.
- مثال
- They danced at the wedding party.
- ترجمه
- آنها در جشن عروسی رقصیدند.
کلمه Dance و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی رقصیدن
حرکت بدن به صورت ریتمیک.
کلمه Dance و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی اسقاط حق
صرفنظر کردن داوطلبانه از یک حق یا ادعا.
به معنی مقدار
مقدار یا حجم مشخص از یک چیز.
به معنی زندان
محلی برای نگهداری افراد قانونشکن.
به معنی قرارداد الزامآور
توافقی بین دو یا چند طرف که الزامآور است.
به معنی تعیین کردن
مشخص کردن یا تصمیمگیری در مورد یک موضوع.
به معنی پادشاه
حاکم یک کشور یا قلمرو.