Depositiondep·uh·zih·shn
- حقوقی
به معنی شهادتنامه
اظهارات تحت سوگند گرفتهشده در خارج از دادگاه.
- مثال
- The deposition provided critical testimony for the case.
- ترجمه
- گواهی ارائه شده شهادت مهمی برای پرونده بود.
به معنی شهادتنامه
اظهارات تحت سوگند گرفتهشده در خارج از دادگاه.
به معنی خورشید
ستارهای که منبع نور و گرمای زمین است.
به معنی فرعی
شرکتی که تحت کنترل یک شرکت مادر عمل میکند.
به معنی قابل توجه
چیزی که به خاطر ویژگیهای خاص برجسته است.
به معنی مولف یا نویسنده
فردی که اثری را نوشته یا خلق کرده است.
به معنی ورشکستگی
وضعیتی که در آن بدهیهای یک فرد یا شرکت بیشتر از داراییهای آن است.
به معنی ذهن
مرکز تفکر و آگاهی.