Moneymun·ee
- عمومی
به معنی پول
وسیلهای برای مبادله کالا.
- مثال
- He saved money to buy a car.
- ترجمه
- او برای خرید ماشین پول پسانداز کرد.
کلمه Money و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی پول
وسیلهای برای مبادله کالا.
کلمه Money و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی جنبه
یک جنبه یا بخش از یک موضوع.
به معنی سوپ
غذایی مایع که از جوشاندن مواد تهیه میشود.
به معنی شکایت کردن
بیان نارضایتی یا اعتراض به یک وضعیت.
به معنی موقعیت
وضعیت یا اعتبار فرد در جامعه یا در قانون.
به معنی مصرف کردن
استفاده یا بهرهبرداری از چیزی.
به معنی پیشبینی
تخمین یا پیشبینی چیزی در آینده.