Facetfa·set
- حقوقی
به معنی جنبه
یک جنبه یا بخش از یک موضوع.
- مثال
- Each facet of the case needs to be thoroughly examined.
- ترجمه
- هر facet از پرونده نیاز به بررسی دقیق دارد.
کلمه Facet و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی جنبه
یک جنبه یا بخش از یک موضوع.
کلمه Facet و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی طرح
برنامه یا نقشهای برای رسیدن به هدف.
به معنی تعیین کردن
مشخص کردن قوانین یا شرایط.
به معنی جهان
مجموعه زمین و موجودات آن.
به معنی متعدد
چیزهایی که از نظر نوع یا شکل متفاوت هستند.
به معنی رویکرد
روش یا نگرش به یک مسئله.
به معنی زندگی
وضعیت حیات و وجود.